
نشست «نقش دانشجویان در پیوند فرهنگ و توسعه ملی» به همت انجمن سفیران علم و فرهنگ و با حضور جمعی از دانشجویان و دانشآموختگان اهلسنت کشور از دانشگاههای مختلف، روز ۲۲ آبان ۱۴۰۴ در سالن کنفرانس برج رونیکا در تهران برگزار شد؛ نشستی که با هدف واکاوی نقش قشر دانشگاهی و تحصیلکرده، بهویژه از مناطق کمبرخوردار، در پیوند میان فرهنگ، هویت ملی و توسعهی پایدار ایران شکل گرفت.
تیزر نشست نقش دانشجویان در پیوند فرهنگ و توسعه ملی
بیانات دبیر اجرایی
در آغاز نشست، تلاوت آیاتی از قرآن کریم با صدای مسعود نکومند، حافظ کل قرآن و دانشجوی مهندسی پزشکی دانشگاه امیرکبیر، و خیرمقدمگویی به میهمانان توسط خانم بیگرد عباسی انجام شد.
در ادمه، نوید لطفی، دانشجوی داروسازی دانشگاه علوم پزشکی ایران و دبیر اجرایی نشست، با بیانیهای الهامبخش سخنان خود را آغاز کرد. او گفت: «دانش، نوریست که روشنیبخش راه ما انسانهاست و میراثیست که تمدنها را میسازد و ملتها را به آینده پیوند میدهد. و دانشجو، نیروییست که توانِ تأثیرگذاری بر خود و جامعه را دارد».
او با همین مقدمه، رسالت شکلگیری انجمن سفیران علم و فرهنگ را تشریح کرد و بیان داشت که این انجمن «از دل دغدغهی دانایی و ساختن» روییده است و توضیح داد: «ما باور داریم هیچ توسعهای بیفرهنگ معنا ندارد و هیچ فرهنگی بدون پشتوانهی دانش پایدار نمیماند. از همینرو انجمن سفیران علم و فرهنگ تلاش میکند علم را با اخلاق، اندیشه را با هویت، و پیشرفت را با اصالت پیوند بزند».
لطفی افزود که این انجمن به همت جمعی از دانشجویان دغدغهمند بنیان گذاشته شد تا بستری امن برای حمایت از رشد و توسعه فردی دانشجویان مناطق کمبرخوردار باشد؛ بستری برای گفتوگو، توانمندسازی، و کشف ظرفیتهایی که میتواند آیندهساز ایران باشد.
وی در پایان، محورهای نشست را معرفی کرد و توضیح داد که این نشست تلاش دارد دانشجو را از «مخاطبِ توسعه» به «سازندهی توسعه» تبدیل کند؛ نسلی که با هویت فرهنگی خود آشتی دارد و با مهارتهای انسانیاش به آیندهی ایران خدمت میکند و توسعه ملی از مسیر توسعه فردی میبیند.

محور اول: هویت ملی و گفتگوی بینفرهنگی
در محور نخست، متین لطفی، دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه تهران و مشاور مدیریت در سازمانهای مردمنهاد، به موضوع «هویت ملی و گفتوگوی بینفرهنگی» پرداخت. او با اشاره به پیشینهی تاریخی ایران بهعنوان سرزمینی که همواره محل تلاقی فرهنگها و تمدنهای گوناگون بوده است، گفت: «ایران سرزمینی است که تنوع فرهنگی و زبانی در آن یک واقعیت ریشهدار و دیرینه است. هر سیاست یا رویکردی که این تنوع را بهدرستی درک و مدیریت کند، زمینهی پایداری و انسجام ملی را تقویت خواهد کرد».
او افزود: «بحث ما دربارهی حقانیت یا ناحق بودن گفتمانها نیست؛ بلکه دربارهی چگونگی تعامل آنها با واقعیتهای اجتماعی سخن میگوییم. تجربه نشان داده است که هر گفتمانی، اگر در برابر تنوع فرهنگی و انسانی جامعه رویکردی منعطف و عقلانی در پیش گیرد، در ادارهی جامعه موفقتر خواهد بود».
لطفی تنوع قومی و مذهبی ایران را بخشی از سرمایه فرهنگی کشور دانست و پاسداشت آن را نوعی صیانت از میراث تاریخی و تمدنی ایران توصیف کرد. او در تبیین نسبت میان هویتهای محلی و هویت ملی گفت: «ما جامعهای چندفرهنگی هستیم که زیر یک سقف مشترک، یعنی حاکمیت ملی و سرزمین واحد، زندگی میکنیم. درک درست از هر دو سطح هویتی ـ محلی و ملی ـ به ما کمک میکند تا روابطی همافزا و سازنده میان آنها برقرار کنیم».
او بر ضرورت ظرفیتسازی برای مشارکت فعال فرهنگها و گروههای مختلف در توسعه ملی تأکید کرد و گفت: «هر فرهنگی میتواند با حفظ ویژگیهای خود، در تقویت هویت ملی نقشآفرین باشد. این امر از مسیر گفتوگوی بینفرهنگی ممکن میشود؛ گفتوگویی که هدفش نه اثبات برتری یک گروه، بلکه دستیابی به فهم متقابل و تولید خیر عمومی است».
لطفی با اشاره به تجربهی سیاستگذاری فرهنگی در جهان، افزود: «الگوی قدیمیِ “دیگ ذوب”(Melting Pot) که هدفش یکسانسازی فرهنگی بود، در بسیاری از کشورها نتوانست انسجام پایداری ایجاد کند. در مقابل، رویکرد جدیدترِ “دیس سالاد”(Salad Bowl) تأکید دارد که فرهنگها ضمن حفظ هویت خود، میتوانند در کنار یکدیگر مجموعهای هماهنگ و پویا بسازند. در این نگاه، تنوع فرهنگی نه تهدید، بلکه فرصتی برای خلاقیت و توسعه است».
او در پایان گفت: «یکی از جلوههای خرد جمعی، توانایی در ایجاد خیر مشترک است. ما، بهعنوان جمعی از دانشجویان و پژوهشگران، میتوانیم با افزایش مهارتهای گفتوگو، همکاری و همفکری، در مسیر ساخت آیندهای بهتر برای ایران گام برداریم.»
محور دوم: روابط انسانی، میانبُر توسعه در محیطهای چندفرهنگی
در محور دوم، افشین خورشیدنیا، دانشآموخته مدیریت کارآفرینی و فعال اقتصادی، به موضوع «روابط انسانی میانبُر توسعه در محیطهای چندفرهنگی» پرداخت. او سخنان خود را نتیجهی بیش از ۱۴ سال تجربهی زیسته در فضای کسبوکار چندفرهنگی دانست و گفت که توسعه، فرایندی چندبعدی است که بدون وجود روابط انسانی سالم، امکان تحقق ندارد.
خورشیدنیا تأکید کرد که در بسیاری از پروژههای اقتصادی، شکستها نه بهخاطر کمبود سرمایهی مالی، بلکه بهدلیل نبود اعتماد و ارتباط انسانی رخ داده است. او «اعتماد» را بزرگترین سرمایهی هر کشور و «ارتباط انسانی سالم» را موتور محرک توسعه دانست و توضیح داد: «ایران خانهای بزرگ و رنگارنگ است. اگر این تنوع با نگاهی انسانی و محترمانه درک شود، بزرگترین مزیت رقابتی ماست و اگر میان ما دیوار بیاعتمادی کشیده شود، هیچ قدرت اقتصادیای نمیتواند آن را جبران کند».
او همچنین بر ضرورت پرورش همدلی بینفرهنگی، رشد مهارت گفتوگو و تقویت شبکههای ارتباطی سازنده در دوره دانشجویی تأکید کرد و گفت که دانشگاه میتواند نقش تعیینکنندهای در ساختاردهی روابط انسانی سالم میان نسل جوان داشته باشد.
محور سوم: توسعه مهارتهای نرم در مشارکتهای اجتماعی
در محور سوم، مسعود ابراهیمی، دانشجوی دکتری حرفهای مدیریت کسبوکار و مدرس رشد و توسعه فردی، با موضوع «توسعه مهارتهای نرم در مشارکتهای اجتماعی» سخن گفت. او با بهرهگیری از استعارهی حسابداری مالی، توضیح داد که همانگونه که یک سازمان بدون انضباط حسابداری دچار فروپاشی میشود، توسعه ملی نیز بدون مدیریت «داراییهای نرم»، یعنی مهارتهایی مانند خودنظمدهی، هوش هیجانی، توان تعامل و تفکر سیستمی، پایدار نخواهد بود.
ابراهیمی تأکید کرد که مهارتهای نرم در سه سطح، نقشآفرین هستند: اول سطح فردی که شامل خودتنظیمی، مدیریت هیجان، خودآگاهی و مسئولیتپذیری میشود. دوم سطح اجتماعی که شامل توان اعتمادسازی، گوشدادن فعال، همکاری و تعامل سازنده است. و سوم سطح سیستمی که شامل تفکر سیستمی، تصمیمگیری مشارکتی و مشارکت شبکهای میشود. او در پایان توضیح داد که توسعهی ملی زمانی شکل میگیرد که شهروندان یک کشور، بهویژه دانشجویان، در هر سه سطح توانمند شوند.
محور چهارم: تلههای پرخطر دانشجویی از نگاه علوم اعصاب
در محور چهارم، پدرام سلطانی، دانشجوی پزشکی، پژوهشگر علوم اعصاب و مؤسس جامعه نوروفیل، به موضوع «تلههای پرخطر ایام دانشجویی» پرداخت. او توضیح داد که دوره دانشجویی، نخستین مواجههی جدی بسیاری از جوانان با تلههایی مانند اعتیاد، فرسودگی، فشارهای اجتماعی و نوسانات عاطفی است و همین نخستین مواجهه، آسیبپذیری را افزایش میدهد. او اعتیاد را یکی از مهمترین بحرانهای دو قرن اخیر دانست که هر بار با چهرهای تازه و اغلب جذابتر به سراغ جوانان میآید.
سلطانی تأکید کرد که نوروساینس با تحلیل سیستم پاداش مغز، روشن میکند چرا افراد، بهویژه دانشجویان،آسیبپذیرتر میشوند و چگونه میتوان با آگاهی، پیشگیری و مهارتهای شناختی از این چرخه بیرون آمد. او گفت هدف از این نشست، «فقط هشدار دادن» نیست، بلکه کمک به شناخت علمی، پیشگیری و یافتن راههای خروج از تلههای رفتاری و اعتیادی است.
محور پنجم: تعادل درس، کار و زندگی
در محور پنجم، ادریس محمودی، دانشآموختهی کارشناسی ارشد کاردرمانی و عضو هیأتمدیرهی مدرسهی توسعهی فردی «خودمدیر»، سخنرانی خود را با موضوع «تعادلِ درس، کار و زندگی» ارائه کرد. او تعادل را یکی از ارکان بنیادین رشد فردی و پیشنیاز فرهنگسازی برای توسعهی ملی دانست و تأکید کرد که دانشجویان باید بتوانند چهار بُعد وجودی انسان، یعنی «انجامدادن»، «بودن»، «شدن» و «تعلّقداشتن» را بهصورت همزمان مدیریت کنند.
محمودی با اشاره به شرایط دنیای پرشتاب امروز و چالشهای ناشی از حواسپرتیها و فشارهای اجتماعی، یادآور شد که دانشجویان نیاز دارند مهارتهایی چون کنترل توجه، مدیریت انرژی، تنظیم خواب، مدیریت استرس، تقویت روابط انسانی و رشد معنوی را بیاموزند تا ضمن حفظ سلامت روان، بتوانند در مسیر توسعهی ملی نقشآفرین باشند.
او همچنین با تکیه بر مدل تعادل زندگی پل جی. مایر، تعادل را حاصل هماهنگی میان هشت بُعد اصلی زندگی دانست و تأکید کرد که بیتوجهی به هر یک از این حوزهها، توازن کلی زندگی را بر هم میزند.
محمودی در بخش پایانی سخنان خود خاطرنشان کرد که حاضران این جمع، که باور اسلامی دارند، بر اساس آموزههای دینی خود «اُمّتِ وسط» هستند؛ امّتی میانهرو و متعادل که نه در افراط میغلتد و نه در تفریط. او افزود که این نگاه میتواند الهامبخش الگویی از توسعه باشد که در آن رشد فردی، مسئولیت اجتماعی و تعالی معنوی بهطور همزمان معنا و تحقق مییابد.
محور ششم: روایت دانشجویی از مسیر پیشرفت یک الگوی شرقی
در محور پایانی سخنرانیها، حسان طلوعی، دانشآموخته پزشکی از دانشگاه ججیانگ چین و مدیرعامل گروه مشاوره اپلای چاینا، با موضوع «روایت دانشجویی از مسیر پیشرفت یک الگوی شرقی» تجربهی خود از تحصیل و زندگی در چین را تشریح کرد. او توضیح داد که پیوند میان هویت فرهنگی، نظم اجتماعی و برنامهریزی بلندمدت، از مهمترین عوامل موفقیت توسعهای چین بهشمار میآید.
طلوعی با اشاره به شباهتهای تاریخی و فرهنگی میان ایران و چین، از جمله تمدن کهن، احترام عمیق به خانواده و آموزش، جایگاه ارزشهای جمعگرایانه و روحیهی کار و پشتکار، تأکید کرد که این مشترکات میتواند زمینهای برای الهامگیری متقابل در مسیر توسعهی ملی فراهم آورد.
او افزود کشورهایی با تنوع فرهنگی گسترده، از جمله ایران، میتوانند از الگوی توسعهی چین بهرهمند شوند، بهشرط آنکه میان هویت فرهنگی و ساختارهای ملی تعادل برقرار سازند و راهبردهای توسعه را بر پایهی سرمایهی انسانی و فرهنگی خود استوار کنند.
بیانیه پایانی
نشست با قرائت بیانیه پایانی توسط سینا آلمند، دانشجوی مهندسی انرژی دانشگاه امیرکبیر و عضو دبیرخانه انجمن سفیران علم و فرهنگ، به پایان رسید؛ بیانیهای که بر نقش دانشجویان اهل سنت در تقویت گفتوگوی فرهنگی، توسعه مهارتهای انسانی و مشارکت در ساخت آیندهای آباد برای ایران تأکید داشت.
متن بیانیه پایانی نشست را میتوانید در اینجا مطالعه نمایید.









